استراتژی عرضه و تقاضا

مقدمه

پرایس اکشن یا به‌طور کلی تحلیل نمودار قیمتی بدون اندیکاتور را می‌توانیم به دو شاخه اصلی تقسیم کنیم. شاخه اول تقریبا همان تکنیکال کلاسیک توسعه‌یافته است. مانند سبک البروکس، لنس بگز، نایل فولر و اساتید دیگر که از صاحبین سبک در این شاخه هستند. این اساتید مفاهیم خطوط روند و کانال، الگوهای ادامه‌دهنده و بازگشتی، الگوهای کندلی، پیوت‌ها را همراه با تکنیک‌هایی مانند پولبک‌ها و شکست‌ها برای تحلیل روند قیمتی به کار می‌گیرند. اساتید این شاخه که‌گاهی از اندیکاتورها برای تعیین روند نیز استفاده می‌کنند ولی فعالیت کلی آن‌ها مبتنی بر حرکات قیمت است.
شاخه بعدی، بررسی جریان سفارش‌ها و ردپای بزرگان بازار است. در این شاخه ریچارد وایکوف، سم سیدن و اساتید دیگر فعالیت می‌کنند و به‌صورت عملیاتی و کاربردی، سم سیدن ایده عرضه و تقاضا را حدود سال ۲۰۰۴ مطرح کرد و باقی توسعه دهندگان از پیروان مکتب وی هستند. مانند ایف میانته، آلفونسو و ... .
بسیاری از کتاب‌ها و دوره‌های معامله‌گری؛ بر حرکت قیمت، الگوهای تحلیل تکنیکال و سیگنال‌ اندیکاتور‌ها تمرکز داشته و متوجه مفاهیم بنیادی و کلیدی علت شکل‌گیری این حرکت‌ها، الگوها و سیگنال‌ها نشده‌ و به‌دنبال چرایی کارکرد یا عدم کارکرد درست آن نبوده‌اند. پیش از آنکه ‌دنبال استراتژی با سوددهی مستمر باشید، باید نحوه نگاه درست به بازار را فرا بگیرید؛ زیرا با داشتن چنین نگاهی، در نهایت متوجه می شوید که چرا برخی از سیستم‌های معامله گری کارایی همیشگی خود را ندارند.
در حرکات بازار حقیقت عمیق‌تری وجود دارد و صرفا حرکت قیمت، علت و معلول الگوها و سیگنال‌ اندیکاتور‌ها نیست. از طرف دیگر حتی اگر این ابزارها به‌درستی عمل نموده و سیگنال‌های صادره خود را محقق کنند؛ شما همیشه تا حدی از حرکت انجام‌شده عقب می‌مانید، همان قسمتی که اندیکاتورها در حال ایجاد سیگنال هستند، زیرا همیشه اندیکاتورها مشتق‌گرفته از قیمت هستند و باید بعد از حرکت قیمت، سیگنال خود را صادر کنند. حرکت قیمت، تابعی از این شاخه پرایس اکشن است. به بیان دیگر در صورتی که فروشنده و خریدار در یک قیمت خاص به توافق برسند؛ معامله شکل گرفته است و نقطه‌ای تحت عنوان قیمت مورد توافق آن معامله، در نمودار شکل می‌گیرد که به‌دنبال آن دیگر معامله گران نیز در نقاط بعدی به معامله پرداخته و باعث شکل گیری نمودار قیمت می شوند.
در سال‌های اخیر، معامله‌گری بر اساس عرضه و تقاضا و مشتقات آن به یکی از رایج‌ترین استراتژی‌های معامله‌گری در بازار فارکس تبدیل شده است؛ زیرا معامله‌گری بر این اساس، به شما امکان می‌دهد که قبل از آغاز روندهای بازگشتی، وارد بازار شوید.

منطق عرضه و تقاضا چیست؟
ممکن است این پرسش‌ها مطرح شود که چگونه این اتفاقات به هم متصل و مرتبط می‌شوند؟ این مفهوم از کجا شکل می‌گیرد؟ چگونه این مفهوم می‌تواند یک استراتژی معامله‌گری را شکل دهد؟ و چگونه می‌توان با این استراتژی پیش‌بینی کرد که کجا و چه موقع روندهای بازگشتی شکل می‌گیرد؟ در حالت عادی، عرضه‌ و تقاضا در تعادل نسبی هستند و به‌همین خاطر شاهد تثبیت و حرکت رنج در بازار هستیم. زمانی که بازیگران بزرگ تصمیم به خرید یا فروش می‌گیرند، شاهد تغییر در این وضعیت خواهیم بود.

سم سیدن (Sam Seiden)  یک شخصیت برجسته در دنیای معاملات مالی و به ویژه در بازارهای فارکس  (Forex) و سهام است. او به خاطر تکنیک‌ها و استراتژی‌های معاملاتی خود، به خصوص تکنیک عرضه و تقاضا  (Supply and Demand)  شناخته شده است.

سم سیدن به عنوان تحلیلگر بازار و معامله‌گر حرفه‌ای با بیش از بیست سال تجربه در این زمینه، در موسسات مختلفی فعالیت کرده است. او به عنوان مدیر بخش آموزش در شرکت "Online Trading Academy" فعالیت داشت، جایی که تکنیک‌های معاملاتی خود را به دانشجویان و معامله‌گران علاقه‌مند آموزش می‌داد.

استراتژی عرضه و تقاضای سم سیدن بر اساس شناسایی نقاط کلیدی در نمودارهای قیمت است که در آن‌ها عدم تعادل بین عرضه و تقاضا وجود دارد. این نقاط معمولاً نشان‌دهنده مناطق قیمتی هستند که در گذشته منجر به حرکات قوی قیمت شده‌اند و بنابراین می‌توانند به عنوان نقاط ورود یا خروج مناسب برای معاملات استفاده شوند. البته با توجه به استایل معامله گری هر معامله گر، این استراتژی کمک بسیار بزرگی برای کشف قیمت های گران و ارزان در بازار دارد.

استراتژی‌های سیدن به دلیل سادگی و کاربردی بودن، توسط بسیاری از معامله‌گران مورد استفاده قرار می‌گیرند و به عنوان یک روش موثر برای تحلیل بازارها شناخته می‌شوند و عملا مبنا و فلسفه خیلی از استراتژی های امروز مبتنی بر نقدینگی است.

سم سیدن (Sam Seiden) به خاطر توسعه و آموزش یک روش معاملاتی مبتنی بر عرضه و تقاضا (Supply and Demand) در بازارهای مالی شناخته می‌شود. روش او بر تحلیل رفتار قیمت‌ها در نواحی کلیدی عرضه و تقاضا تمرکز دارد. این روش به معامله‌گران کمک می‌کند تا نقاط ورود و خروج مناسب را شناسایی کنند و با استفاده از آنها سودآوری خود را افزایش دهند.

روش عرضه و تقاضا (Supply and Demand)

1. شناسایی محدوده های عرضه و تقاضا: معامله‌گران به دنبال محدوده هایی در نمودار قیمت هستند که در گذشته تغییرات بزرگی در قیمت ایجاد کرده‌اند. این محدوده ها معمولاً نشان‌دهنده سطحی هستند که عرضه یا تقاضا به طور ناگهانی افزایش یافته است.
2. نواحی عرضه (Supply Zones): محدوده هایی هستند که قیمت از آنجا به شدت کاهش یافته است. این نواحی به عنوان مقاومت عمل می‌کنند و هنگامی که قیمت به این نواحی نزدیک می‌شود، معامله‌گران انتظار دارند که فشار فروش افزایش یابد.
3. نواحی تقاضا (Demand Zones): محدوده هایی هستند که قیمت از آنجا به شدت افزایش یافته است. این نواحی به عنوان حمایت عمل می‌کنند و هنگامی که قیمت به این نواحی نزدیک می‌شود، معامله‌گران انتظار دارند که فشار خرید افزایش یابد.
4. ورود به معامله: هنگامی که قیمت به یکی از این نواحی نزدیک می‌شود و نشانه‌های بازگشت قیمت مشاهده می‌شود، معامله‌گران وارد معامله می‌شوند. هدف این است که از تغییرات قیمت ناشی از عدم تعادل عرضه و تقاضا بهره‌برداری کنند.

سودآوری

سودآوری روش سم سیدن به چندین عامل بستگی دارد:

- توانایی شناسایی صحیح مناطق عرضه و تقاضا: دقت در شناسایی این مناطق کلیدی، عامل مهمی در موفقیت این روش است.

- مدیریت ریسک: استفاده از استاپ‌لاس (Stop Loss) و مدیریت مناسب حجم معامله برای کاهش خطرات زیان.

- پایبندی به استراتژی: عدم انحراف از روش تعیین شده و پایبندی به برنامه معاملاتی.

تست‌های عملکردی و تجربی

روش سم سیدن به طور گسترده‌ای توسط معامله‌گران حرفه‌ای و آماتور تست شده است. برخی از نتایج و تجربه‌ها شامل موارد زیر است:

- نتایج تجربی: بسیاری از معامله‌گران گزارش داده‌اند که با استفاده از این روش، سودهای قابل توجهی به دست آورده‌اند. این روش به ویژه در بازارهای با نوسانات بالا مانند فارکس و سهام کاربردی است.

- تست‌های گذشته‌نگر (Backtesting): تحلیل و تست این روش بر روی داده‌های تاریخی نشان داده است که شناسایی صحیح مناطق عرضه و تقاضا می‌تواند به معاملات سودآور منجر شود. با این حال، نتایج به میزان دقت و تجربه معامله‌گر در شناسایی این مناطق بستگی دارد.

- بررسی‌های آموزشی: بسیاری از موسسات آموزشی و کارگزاری‌ها، سمینارها و دوره‌های آموزشی را برای آموزش این روش ارائه می‌دهند و موفقیت آن را از طریق مثال‌ها و مطالعات موردی تأیید کرده‌اند.

به طور کلی، روش سم سیدن به عنوان یکی از استراتژی‌های موثر در تحلیل تکنیکال شناخته می‌شود چرا که به معامله گر کمک می کند محدوده های گران و ارزان قیمتی را تشخیص داده و از معامله در قیمت های منصفانه به دور باشد. شاید نقطه قوت این استراتژی همین موضوع باشد که معامله گر در قیمت های گران صرفا به دلیل تقاضای سنگین وارد خرید نشده و بالعکس. البته این استراتژی مانند هر روش معاملاتی دیگری، موفقیت آن به تمرین، تجربه و پایبندی به قوانین معاملاتی بستگی دارد.