خانه > بلاگ > تورم (Inflation) و تورم منفی (Deflation) چیست؟

زمان مطالعه:

2 دقیقه

تاریخ ایجاد:

۳ سال پیش

تورم (Inflation) و تورم منفی (Deflation) چیست؟

هر بانک مرکزی یک سری اختیارات و تعهدات دارد که متمرکز بر ثبات قیمت است. از نظر اقتصادی، ثبات قیمت به معنای کنترل تورم است. مطالعات نشان می دهد که برای رسیدن به یک رشد اقتصادی سالم و پایدار، سطوح تورم باید مدیریت و محدود شود. به همین خاطر است که بانک های مرکزی تلاش می کنند که تورم را نزدیک به دو درصد (ترجیحاً کمی پایین‌تر از 2 درصد) نگه دارند.

تورم منفی

شاخص بهای مصرف‌کننده (CPI) بیانگر میزان تورم است. در اکثر اقتصادها این شاخص به صورت ماهانه محاسبه و اعلام می‌شود و میزان تغییر در ارزش تمام کالاها و خدمات در ماه گذشته را نشان می‌دهد. از آنجا که بانک‌های مرکزی دنبال ثبات اقتصادی هستند، تغییر در CPI و خارج شدن تورم از مسیر هدف (2 درصد) می‌تواند واکنش‌های شدیدی در بازار فارکس به همراه داشته باشد. در تصویر زیر واکنش پوند به CPI کمتر از حد انتظار را مشاهده می‌کنید:

شاخص بهای مصرف کننده

درست است که CPI انگلستان، کمی بالاتر از هدف 2 درصد است ولی مقدار گزارش‌شده، خارج از حد انتظار بازار بوده است. از این رو سرمایه‌گذاران GBP ترجیح دادند که پوندهای خود را بفروشند. نمودار فوق، واکنش GBP/USD را به این گزارش ضعیف نشان می‌دهد. این جفت حدود 100 پیپ افت داشته است.

تورم منفی و دلیل اهمیت آن

تورم، میزان افزایش قیمت‎ها را ارزیابی می‌کند و تورم منفی یا تورم معکوس (به آن ضد تورم هم می‌گویند)، عاملی برای ارزیابی میزان کاهش قیمت‌ها است. مشکل اصلی تورم منفی این است که بانک‌های مرکزی، ابزارهای پولی کمتری برای مبارزه با آن در اختیار دارند. بانک‌های مرکزی واژه «Deflation» را «Negative Infaltion» را تورم منفی ترجمه می‌کنند و منظور آنها از تورم منفی، زمانی است که تورم وارد ناحیه منفی (زیر 0 درصد) می‌شود. وقتی این اتفاق افتاد قیمت کالاها و خدمات افت می‌کند.

زمانی که خبری از تورم نباشد، رشد اقتصاد متوقف می‌شود. از این رو تورم منفی، آثار مخرب‌تری نسبت به تورم دارد؛ چون جلوی توسعه اقتصادی را می‌گیرد. بهترین نمونه این موضوع، ژاپن است؛ با اقتصادی که چند دهه با چرخه تورم منفی مبارزه کرده است. چرخه تورم منفی به چند دلیل می‌تواند مشکلات زیادی برای اقتصاد به وجود آورد. در چنین شرایطی مردم دوست دارند کمتر پول خرج کنند. با کاهش مخارج، ذخایر کارخانجات بیشتر می‌شود ولی سفارش کاهش می‌یابد؛ در نتیجه افراد مشاغل خود را از دست می‌دهند.

در پایان، تورم یا تورم منفی میزان پیشرفت بانک مرکزی در روشن کردن دوباره موتور اقتصادی را نشان می‌دهد. بعد از بحران مالی سال 2008، قیمت نفت از بالای 100 دلار به زیر 30 درصد سقوط کرد و موج تورم منفی جهان را درنوردید. حدود یک دهه طول کشید تا اکثر کشورها دوباره به رشد اقتصادی پایدار برسند و اقدامات بانک‌های مرکزی برای مبارزه با تورم منفی، بر اساس نوع اقتصاد آن‌ها متفاوت بود.

برای مثال تسهیل کمی (خرید اوراق قرضه دولتی توسط بانک مرکزی همان کشور) در آمریکا نتایج بسیار خوبی بر جا گذاشت ولی در ژاپن جواب نداد. به‌طور خلاصه CPI یکی از شاخص‌های مهمی است که باید همیشه زیر نظر داشته باشیم؛ زیرا بانک‌های مرکزی پیش از تغییر سطح نرخ بهره، ابتدا تورم هسته‌ای یا پایه را تحلیل و تفسیر می‌کنند.

کلام آخر

  • مفهوم تورم، بیانگر میزان تغییر در قیمت کالاها و خدمات در یک بازه زمانی مشخص است.
  • مقابله با تورم منفی یا تورم معکوس، خیلی دشوارتر از تورم است.
  • وقتی قیمت کالاها و خدمات افت می‌کند و قدرت خرید وجود کاهش می یابد در واقع پدیده تورم منفی رخ داده است.
# بدون برچسب
شما برامون بنویسید :