خانه > بلاگ > آیا روند کلان صعودی طلا به پایان خود نزدیک است؟

زمان مطالعه:

17 دقیقه

تاریخ ایجاد:

۱۵ روز پیش

آیا روند کلان صعودی طلا به پایان خود نزدیک است؟

مقدمه

از سال ۲۰۱۵، طلا شاهد روند صعودی قدرتمند و پایداری بوده است که توجه سرمایه‌گذاران نهادی و عموم مردم را به خود جلب کرده است. این مسیر صعودی با عدم قطعیت‌های اقتصاد کلان، تسهیل های پولی (خصوصاً بعد از شیوع کرونا)، تنش‌های ژئوپلیتیکی و نگرانی از تورم بنا و تقویت شده است. با این حال، دلایل قانع‌کننده‌ای داریم که نشان می‌دهد این چرخه فوق‌العاده به پایان خود نزدیک می‌شود. با تکیه بر نظریه موج‌های الیوت، مالی رفتاری و سیگنال‌های اقتصاد کلان و نیز یک تحلیل ژئوپولیتیکی، می‌توان استدلال کرد که طلا وارد مرحله پایانی و مبتنی بر هیجانات توده وار خود شده است؛ یعنی مرحله‌ای که معمولاً نشانه‌ای از شکل گیری سقف در بازار است.

 

موج 5 الیوتی: ساختار روانشناسی + گزارش COT

نظریه موج‌های الیوت بیان می‌کند که روندها در پنج موج متمایز شکل می‌گیرند و موج نهایی - موج ۵ - با سرخوشی گسترده، مشارکت عمومی و اعتماد غیرمنطقی به ادامه روند مشخص می‌شود. در تاریخ، این مرحله ورود سرمایه‌گذاران تازه‌کار و غالباً کم‌اطلاع را به همراه دارد که بیشتر تحت تأثیر تیترهای خبری و هیجان هستند تا ارزش‌گذاری یا زمان‌بندی حرفه ای. این ساختار روانشناسی در دوران حباب دات‌کام اواخر دهه ۱۹۹۰ مشهود بود یعنی جایی که سرمایه‌گذاران خرد در اوج شاخص NASDAQ در سال ۲۰۰۰ سرمایه‌گذاری کردند و در یک اصلاح طولانی و دردناک گرفتار شدند که تقریباً 2 دهه طول کشید تا به طور کامل بهبود یابد و نزدک بتواند سقف قبلی خود را پس بگیرد.

همین الگو در بازار صعودی طلا در سالهای ۲۰۰۱-۲۰۱۱ نیز اتفاق افتاد. قیمت‌ها تا میانه سال ۲۰۱۱ تقریباً به ۲,۰۰۰ دلار در هر اونس رسیدند، که تحت تأثیر پوشش گسترده رسانه‌ای از انفجار تورم، ترس‌های اقتصادی و علاقه عظیم عمومی قرار داشت. اما واقعیت این است که سقف طلا قبلاً شکل گرفته بود و این فلز وارد یک بازار نزولی 4 ساله شد که تنها در سال ۲۰۲۰ در شرایط بی‌سابقه همه‌گیری کووید-۱۹ به اوج‌های قبلی خود بازگشت. نتیجه‌گیری واضح است: اشتیاق گسترده عمومی اغلب پایان یک روند طولانی‌مدت را نشان می‌دهد، نه آغاز آن.

 

 

در چرخه فعلی، دوباره نشانه‌هایی از رفتار سرخوشانه و هیجان آلود مشاهده می‌شود. شواهد غیررسمی و احساسات عمومی نشان می‌دهد که تعداد فزاینده‌ای از سرمایه‌گذاران معمولی و تازه‌کار به سمت طلا رفته و جذب روایت‌هایی مانند تورم پایدار، بی‌ثباتی ژئوپلیتیکی و ضعف ارزهای سنتی می شوند. این اشتیاق گسترده یک علامت هشدار برای سرمایه‌گذاران هوشمندی است که خلاف توده ها می خواهند تحلیل کنند.

در خود ایران هم که شاهد هستید چگونه به صورت قارچ گونه ای شاهد برکشیده شدن صندوق های آنلاین و آفلاین مبتنی بر طلا هستیم و مردم عادی و توده های کم سواد به صورت گله ای به خرید طلا هجوم آورده اند.

 

 

برای افزودن به این نگرانی، گزارش موقعیت های تعهدی باز معامله‌گران (COT) است که نشان می‌دهد سفته‌بازان بزرگ برخی از شدیدترین موقعیت‌های خرید خالص سال‌های اخیر را جمع‌آوری کرده‌اند. از لحاظ تاریخی، چنین معاملات یک سویه ای به عنوان شاخص‌های خلاف روند عمل می‌کنند. وقتی تعداد زیادی از شرکت‌کنندگان بازار در یک سمت قرار می‌گیرند، بازار تمایل دارد که معکوس شود و اغلب این اتفاق به شدت هم روی می دهد. وضعیت فعلی COT نشان می‌دهد که طلا ممکن است در معرض اصلاح عمیق و پایدار باشد.

 

 

پدیدار شدن نیروهای ضدتورمی در حوزه اقتصاد کلان

در جبهه اقتصاد کلان، چندین نیروی ضدتورمی در حال شکل‌گیری هستند.

  • جنگ تجاری که توسط رئیس‌جمهور ایالات متحده دونالد ترامپ آغاز شد، به یک بازی پیچیده تعرفه‌های متقابل و تغییرات اقتصادی تبدیل شده است. این می‌تواند در نهایت به یکی از دو شکل حل شود - رکود جهانی یا کاهش گسترده تعرفه‌ها. هر دو نتیجه ضدتورمی هستند. رکود تقاضا را در همه بخش‌ها کاهش می‌دهد و قیمت کالاها را پایین می‌آورد. در همین حال، کاهش تعرفه‌ها می‌تواند منجر به کاهش قیمت‌های مصرف‌کننده جهانی شود و فشارهای تورمی را کاهش دهد.

  • قیمت نفت، که اغلب شاخصی برای تورم است، نیز سیگنال‌های هشداردهنده‌ای می‌دهد. رفتار اخیر بازار نشان می‌دهد که اشتها برای نفت خام در حال کاهش است، که به احتمال کاهش هزینه‌های انرژی اشاره دارد. کاهش پایدار قیمت نفت معمولاً منجر به کاهش کلی تورم می‌شود که از دید تاریخی، یک عامل نزولی برای طلا است که در محیط‌های تورمی رشد می‌کند.

  • در حوزه اندرکنش سیاست پولی و مالی و در یک تغییر رویکرد قابل توجه نسبت به دوره‌ی نخست ریاست‌جمهوری خود، دونالد ترامپ و دولت او موضع خود را در قبال فدرال رزرو تغییر داده‌اند. در حالی که ترامپ در دوره‌ی اول خود برای کاهش نرخ بهره به فدرال رزرو فشار می‌آورد — که باعث افزایش تقاضا برای دارایی‌هایی مانند طلا شد — در دوره‌ی دوم، وی رویکردی کمتر مداخله گرایانه اتخاذ کرده است که شاید یک انگیزه اصلی آن دفاع از جایگاه و هژمونی دلار در برابر تهدید فزاینده بلوک BRICS برای جایگزینی دلار باشد. اسکات بسانت، وزیر خزانه‌داری، تأکید کرده که ترامپ در امور فدرال رزرو دخالت نخواهد کرد و در عوض، تمرکز دولت بر کاهش بازده اوراق خزانه‌داری آمریکا است؛ اقدامی که هزینه بهره‌ بدهی دولت را کاهش داده و به بهبود سلامت مالی سیستم اقتصادی آمریکا کمک می‌کند. نکته جالب این که ترامپ در کاهش دادن نرخ بازدهی اوراق قرضه 10-ساله بسیار موفق عمل کرده به طوری که این نرخ از تاریخ 20 ژانویه که وی دوباره سکان هدایت ایالات متحده را به دست گرفته، بیش از 12% تا امروز (جمعه 4 آوریل 2025) افت کرده است.

  • در نهایت، تحول تکنولوژیکی جاری در چین شایسته توجه ویژه است. تولیدکنندگان چینی به طور فزاینده‌ای به سمت اتوماسیون و هوش مصنوعی برای کاهش هزینه‌ها و بهبود بهره‌وری حرکت می‌کنند. ربات‌های مجهز به هوش مصنوعی جایگزین نیروی کار انسانی در کارخانه‌ها می‌شوند و وابستگی به دستمزد، نظارت و هزینه‌های سربار را کاهش می‌دهند. این پیشرفت‌ها نه تنها کارایی را افزایش می‌دهند بلکه هزینه‌های تولید و به تبع آن سطح قیمت‌های جهانی را سرکوب می‌کنند. چین، که اغلب به عنوان کارخانه جهان در نظر گرفته می‌شود، احتمالاً این نیروی عظیم ضدتورمی را از طریق کالاهای ارزان‌تر و اثرات تکنولوژیکی به کلیه حوزه های جهان صادر خواهد کرد.

 

 

کاهش تنش های ژئوپولیتیکی

تحولات اخیر حاکی از کاهش قابل توجه تنش های ژئوپلیتیکی بین ایالات متحده و روسیه است. به نظر می رسد ترامپ و پوتین به طور فزاینده ای در نیت خود برای پایان دادن به جنگ اوکراین از طریق یک راه حل مذاکره شده همسو هستند و به دنبال تقسیم سود استراتژیک و اقتصادی بین خود هستند - به ویژه در مناطقی مانند گرینلند، قطب شمال و بخش انرژی جهانی. از آنجایی که واشنگتن تمرکز خود را به رویارویی با چین به عنوان رقیب اصلی ژئوپلیتیک خود تغییر داده است، ایالات متحده انگیزه کمی برای تشدید تنش های نظامی با روسیه ای دارد که در پی جنگ 3 ساله با اوکراین بشدت ضعیف شده و اساساً در حوزه فنآوری نظامی مشخصاً عقب ماندگی های فراوانی نسبت به غرب دارد و از سوی دیگر می تواند ضعف آمریکا در حوزه تامین کانی های کمیاب را – که چین دست برتر در این حوزه دارد – با معادن عظیم خود جبران کند. انتظار می‌رود که این تغییر موضع واشنگتن، کشورهای اروپایی را تحت فشار قرار دهد تا در حمایت خود از اوکراین تجدید نظر کنند و این مسئله منجر به کاهش تنش و درگیری شود. حل این نقطه اشتعال ژئوپلیتیکی بزرگ احتمالاً تقاضا برای دارایی های سنتی امن مانند طلا را کاهش خواهد داد و از آنجایی که ترس پیشخور شده در قیمت طلا در کنار خطر محو شدن رویارویی ایالات متحده و روسیه کاهش می یابد، جذابیت این فلز در زمان تحولات ژئوپلیتیکی می تواند به طور قابل توجهی ضعیف شود.

 

 

نتیجه گیری

در نظر گرفتن این سیگنال‌ها - احساسات سرخوشانه عوام، موقعیت‌های سفته‌بازی یکسویه، کاهش قیمت‌های انرژی، مسیر ضدتورمی جهانی و صادر کردن نیروهای ضدتورمی از چین به همراه کاهش تنشهای ژئوپولیتیکی - نشان می‌دهد که چرخه طولانی مدت کلان صعودی طلا ممکن است به آخرین ماههای خود نزدیک شده باشد.

توجه کنید که در حالی که نوسانات کوتاه‌مدت صعهودی ممکن است ادامه داشته باشد، توازن ریسک-پاداش به طور فزاینده‌ای به سمت احتیاط متمایل است.

 

# طلا
شما برامون بنویسید :