خانه > بلاگ > چرا ترامپ تا این حد به گرینلند علاقه‌مند است؟

زمان مطالعه:

10 دقیقه

تاریخ ایجاد:

۲۱ روز پیش

چرا ترامپ تا این حد به گرینلند علاقه‌مند است؟

چرا ترامپ تا این حد به گرینلند علاقه‌مند است؟

 

 

مختصری درباره گرینلند

گرینلند، بزرگ‌ترین جزیره جهان، دارای تاریخی غنی و پیچیده است که شامل دوران‌های مختلف استعمار و کشف می‌شود:

  1. دوران قدیم: اولین سکونت‌گاه‌های شناخته شده در گرینلند به ۲۵۰۰ سال پیش بازمی‌گردد، زمانی که اقوام اینوئیت و سایر گروه‌های بومی از کانادا به این منطقه مهاجرت کردند.
  2. استعمار وایکینگ‌ها: در حدود سال ۹۸۲ میلادی، وایکینگ‌ها به رهبری اریک سرخ از ایسلند به گرینلند رفتند و مستعمراتی ایجاد کردند که چند قرن دوام آوردند. تغییرات آب و هوایی و احتمالاً تعاملات دشوار با بومیان منجر به رها شدن این مستعمرات شد.
  3. کشف مجدد و استعمار دانمارک: در قرن 18، دانمارک و نروژ گرینلند را کشف مجدد کرده و اقدام به استعمار آن نمودند. گرینلند به عنوان مستعمره‌ای تحت حکومت دانمارک درآمد، و در این دوران، مسیحیت و سایر جنبه‌های فرهنگ غربی به تدریج در بین جمعیت بومی گسترش یافت.
  4. جنگ جهانی دوم و بعد از آن: در طی جنگ جهانی دوم، گرینلند از دسترس دانمارک که توسط نازی‌ها اشغال شده بود، خارج و تحت کنترل متفقین قرار گرفت. پس از جنگ، ایالات متحده برای مدتی پایگاه‌های نظامی در گرینلند داشت و تا امروز نیز پایگاه نظامی ثول در شمال گرینلند فعال است.
  5. خودمختاری: در سال 1979، گرینلند خودمختاری دریافت کرد و در 1985 از اتحادیه اروپا خارج شد، گرچه هنوز بخشی از دانمارک به حساب می‌آید. خودمختاری گرینلند در سال 2009 گسترش یافت، و دولت محلی اختیارات بیشتری در زمینه‌هایی مانند قانونگذاری و مدیریت منابع طبیعی به دست آورد.

تاریخ گرینلند شاهد تحولات بزرگی در زمینه‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بوده است که تأثیرات عمیقی بر جامعه و محیط آن داشته است. جزیره برای قرن‌ها بخشی از متحد ناتو، دانمارک، بوده است که همچنان دو سوم درآمد بودجه گرینلند را تأمین می‌کند. این قلمرو خودمختار اکنون عمدتاً خودگردان است—دارای پارلمان خود است—اگرچه دولت دانمارک همچنان بیشتر امور دفاعی و سیاست خارجی را بر عهده دارد. در سال‌های اخیر، جزیره—که میزبان جمعیتی ۵۷،۰۰۰ نفری است—شاهد یک جنبش استقلال‌طلبی رو به رشد در میان تنش‌ها با دولت دانمارک بوده است. برخی از مقامات گرینلندی ابراز امیدواری کرده‌اند که قلمرو در نهایت به یک کشور مستقل تبدیل شود.

 

 

 

پیشینه روابط آمریکا و گرینلند

ترامپ اولین سیاستمدار ایالات متحده نیست که بر روی پتانسیل استراتژیک گرینلند تمرکز کرده است. ویلیام سوارد، که به عنوان وزیر امور خارجه ایالات متحده در زمان ریاست‌جمهوری آبراهام لینکلن خدمت کرده است، نیز علاقه خود به خرید گرینلند را ابراز داشته است.

در دوره اخیر، رابطه آمریکا با گرینلند در طول تاریخ دارای چندین فاز مختلف بوده است که شامل دوران جنگ جهانی دوم، دوران جنگ سرد و دوران اخیر می‌شود.

  1. جنگ جهانی دوم: این دوره می‌تواند به عنوان نقطه آغازین روابط جدی میان آمریکا و گرینلند در نظر گرفته شود. پس از اشغال دانمارک توسط نازی‌ها در سال 1940، ایالات متحده برای جلوگیری از استفاده آلمان نازی از گرینلند به عنوان پایگاهی استراتژیک، وارد عمل شد و به گرینلند کمک کرد تا خود را از تهدیدهای احتمالی محافظت کند. در طی این دوره، آمریکا پایگاه‌های نظامی متعددی در گرینلند ایجاد کرد و عملاً این جزیره را به اشغال خود درآورد.
  2. جنگ سرد: در دوران جنگ سرد، گرینلند به دلیل موقعیت استراتژیک خود در بین آمریکا و شوروی، اهمیت زیادی پیدا کرد. پایگاه نظامی ثول در شمال گرینلند توسط آمریکا ایجاد شد که نقش مهمی در سیستم هشدار زودهنگام نظامی آمریکا در برابر حملات موشکی داشت. حتی در یک مورد، هری ترومن، رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده، پیشنهاد خرید جزیره را در طی مذاکرات محرمانه در آستانه جنگ سرد مطرح کرد.
  3. دوران معاصر: در دهه‌های اخیر، روابط بین آمریکا و گرینلند بیشتر تحت تأثیر مسائل مربوط به تغییرات آب و هوایی و منافع اقتصادی، به ویژه در زمینه استخراج منابع طبیعی قرار گرفته است. توجه آمریکا به گرینلند در سال‌های اخیر به دلیل افزایش اهمیت استراتژیک این جزیره و منابع طبیعی آن، به خصوص در زمینه مواد معدنی نادر که برای تکنولوژی‌های پیشرفته حیاتی هستند، افزایش یافته است.

در کل، رابطه آمریکا با گرینلند همواره تحت تأثیر موقعیت ژئوپلیتیکی و منابع طبیعی این جزیره بوده است و در هر دوره تحت تأثیر شرایط جهانی و منطقه‌ای خاص خود قرار داشته است.

 

 

ترامپ و گرینلند

ترامپ اولین بار در سال ۲۰۱۹ ایده خرید جزیره‌ای که از نظر استراتژیک موقعیت دارد و سرشار از مواد معدنی است را مطرح کرد، اما پیشنهاد او توسط نخست‌وزیر دانمارک، مته فردریکسن، رد شد. با آماده شدن رهبر سابق ایالات متحده برای بازگشت به دفتر خود در کاخ سفید در تاریخ ۲۰ ژانویه، او بار دیگر خواستار خرید جزیره شد و این بار اشاره کرد که ممکن است اقداماتی حتی جدی‌تر انجام دهد. ترامپ در بیانیه‌ای که ماه گذشته منتشر کرد و در آن فرد بعدی را برای تبدیل شدن به سفیر بعدی در دانمارک معرفی کرد، نوشت:

 

 

"برای امور مربوط به امنیت ملی و آزادی در سراسر جهان، ایالات متحده احساس می‌کند که مالکیت و کنترل گرینلند یک ضرورت مطلق است."

در واقع در این یادداشت، فراتر از اینکه دانمارک را ترغیب کند که گرینلند را "رها کند"، با اشاره به نیازهای امنیت ملی ایالات متحده، ترامپ بر ادعای قانونی این کشور برای داشتن این قلمرو تردید انداخت. او همچنین تهدید کرد که تعرفه‌های "سطح بالا" علیه دانمارک اعمال کند اگر از همکاری خودداری کند و از بررسی استفاده از نیروی نظامی برای تصاحب مالکیت جزیره و همچنین کانال پاناما خودداری نکرد، که هشدارهای تندی از آلمان و فرانسه در پی داشت. همان روز، پسر بزرگ ترامپ، دونالد ترامپ جونیور، به گرینلند سفر کرد، اگرچه مقامات گرینلندی گفتند که او به صورت رسمی در آنجا حضور نداشت.

 

اهمیت گرینلند برای ایالات متحده

گرینلند ممکن است به نظر نقطه کانونی غیرمعمولی بیاید، اما در مرکز بسیاری از چالش‌های ژئوپلیتیکی فوری جهان امروز قرار دارد: تغییرات آب و هوایی، رقابت برای منابع حیاتی و تحولات در تجارت و حمل و نقل. ایالات متحده یک پایگاه نظامی بزرگ در گرینلند دارد و موقعیت جغرافیایی جزیره آن را به یک بخش ضروری از سیستم هشدار زودهنگام نظامی ایالات متحده برای موشک‌های بالستیک تبدیل کرده است.

 

علاقه ترامپ نشان‌دهنده "شناسایی اهمیت استراتژیک رو به افزایش گرینلند و موقعیت آن در شمال اتلانتیک به عنوان یک گام مهم بین آمریکای شمالی و اروپا است.

 

برای مثال، جزیره میزبان ذخایر عظیم و توسعه‌نیافته از عناصر کمیاب قدرتمند است که زیربنای سیستم‌های پیشرفته تسلیحاتی و بسیاری از فناوری‌های انرژی پاک را تشکیل می‌دهند، هرچند کارشناسان تاکید دارند که هنوز چالش‌های زیادی در استخراج و تولید وجود دارد. در قطب شمال به طور گسترده، یک بررسی انجام‌شده توسط سازمان زمین‌شناسی ایالات متحده در سال ۲۰۰۹ نشان داد که این منطقه ممکن است حاوی حدود ۳۰ درصد از گاز کشف‌نشده جهان و ۱۳ درصد از نفت کشف‌نشده آن باشد.

 

قطب شمال همچنین به عنوان یک عرصه کلیدی رقابت ژئوپلیتیکی ظهور کرده است زیرا روسیه و چین به دنبال گسترش نفوذ اقتصادی و نظامی خود در آنجا هستند. این دو قدرت همکاری و تعامل خود را در این منطقه تعمیق بخشیده‌اند، که توسط ده‌ها یخ شکن و سرمایه‌گذاری‌های گسترده پشتیبانی می‌شود. در سال‌های اخیر، یک پیشنهاد چینی برای تأمین مالی فرودگاه‌های گرینلند در واشنگتن زنگ خطر به صدا درآورد، که به سرعت برای مقابله با این طرح به رقابت پرداخت.

لوری گرت در یک پست در X، رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی سابق ترامپ، پیشنهاد داد که دانمارک قادر به محافظت از گرینلند در برابر رقبای ژئوپلیتیکی نیست، که او گفت "حیاتی برای دفاع از ایالات متحده است.ما دانمارکی‌ها را دوست داریم اما چند پهپاد اضافی، تیم‌های سورتمه و کشتی‌های بازرسی کافی نیستند برای دفاع از گرینلند در برابر روس‌ها و کمونیست‌های چینی،" او نوشت و افزود، "اگر متحد بزرگ ما، دانمارک، نمی‌تواند به دفاع از جزیره متعهد شود، ایالات متحده باید وارد عمل شود."

سپس گری—رئیس سابق شورای امنیت ملی ترامپ—پیشنهاد داد که اگر گرینلند استقلال خود از دانمارک را تأمین کند، ایالات متحده می‌تواند برای مقابله با تلاش‌های روسیه و چین برای تأثیرگذاری وارد عمل شود.

در یک سرمقاله برای وال استریت ژورنال، گری پیشنهاد داد که واشنگتن به گرینلند یک پیمان آزادی مشارکتی (COFA) ارائه دهد، که ایالات متحده در حال حاضر با میکرونزی، پالائو، و جزایر مارشال دارد. تحت یک COFA، ایالت‌های جزیره‌ای "استقلال کامل" دارند، اما واشنگتن به آنها تعهدات دفاعی و حمایت اقتصادی ارائه می‌دهد در ازای دسترسی نظامی، گری نوشت. چنین معامله‌ای "حاکمیت گرینلند را حفظ می‌کند در حالی که آن را از بازیگران بدخواه محافظت می‌کند،"

 

# بدون برچسب
شما برامون بنویسید :