حال تصور کنید با فردی روبهرو هستید که رویکرد کوتاهمدتی به این حرفه داشته و بر اساس صحبتهای زرد و نادرست موجود، بدون استراتژی و پلن معاملاتی، تصور میکند که کسب درآمدهای بزرگ از معاملهگری، آسانتر از دیگر شغلهاست. این فرد احتمالا بر اساس تحلیل دیگران وارد یک موقعیت معاملاتی شده و در صورت نادرست بودن تحلیل، خشم، غم، ترس یا احساساتی از این نظیر را بهصورت شدیدتری تجربه خواهد کرد.
در حالی که معاملهگران موفق، با توجه به اهمیت این موضوع، استراتژی و پلن معاملهگری خود را بر مبنای دانش، تجربه خود و معاملهگران بزرگ و با بهرهگیری از مهارت روانشناسی معامله گری، بهگونهای پایهریزی میکنند تا احساسات و سوگیریهای شناختی، هیچ تاثیری در انتخاب یک موقعیت و ورود به آن نداشته باشد.
اگر این سناریوها برایتان آشنا بود، بهتر است بدانید که تنها نیستید و معاملهگران فراوانی معاملات خود را بر اساس احساسات پیش میبرند. اقداماتی که نتیجهای جز زیانهای پیدرپی، بیاعتمادی به علم و تحلیلهای خود و خروج از بازار نخواهد داشت.
شناخت خود و پتانسیل درونی، رابطه مستقیمی با موفقیت در معاملهگری دارد
مهارت روانشناسی معاملهگری به شما کمک میکند واقعیت موقعیتهای پر پتانسیل معاملاتی، احساسات قبل، حین و بعد از ورود به موقعیتها و نتیجه تحلیلهای خود را مشاهده و درک کرده و در جهت مدیریت و بهبود آنها قدم بردارید.
اما اولین قدم برای رسیدن به این مهم، شناخت خود و پتانسیل درونی شماست. در واقع، اگر اطلاعی نسبت به واکنشها و رفتار خود در شرایط متفاوت بازار نداشته باشید، امکان مدیریت و بهبود شرایط نیز برای شما وجود نخواهد داشت.
روانشناسی معامله گری، ابزاری برای یادگیری از بازار است
تصور کنید موقعیت بالقوهای که فکر میکردید سود خوبی برای شما به همراه دارد، خلاف روند مورد انتظار شما پیش رفته است. به نظر در این شرایط که احتمالا احساساتی نظیر خشم، غم، افسوس و ... درون شما وجود دارد، قادر به بررسی علت زیانده شدن موقعیت بالقوهتان خواهید بود؟ قطعاً پاسخ منفی است.
در موقعیتهای مشابه، اگر از اهمیت روانشناسی معامله گری مطلع نبوده و نتوانید بر احساسات خود مسلط باشید، امکان ارزیابی تحلیل، چرایی زیانده شدن و رسیدن به راهکار برای موقعیتهای مشابه نیز وجود نخواهد داشت. بنابراین، با کمک این مهارت است که میتوانید به رخدادها همانند یک ابزار برای یادگیری از بازار نگاه کنید.
معاملات را از یکدیگر جدا میسازد
روانشناسی معاملهگری، هر معامله را مجزا از دیگر معاملات میداند. بهعبارت دیگر، این مهارت به شما کمک میکند معاملات آینده را بر مبنای معاملات فعلی جلو نبرید. معاملات فعلی را نیز بر اساس معاملات پیشین انتخاب نکنید.
زیان و درسهایی که در هر معامله نهفته است، منحصربهفرد بوده و احتمالاً در دیگر معاملات وجود ندارند؛ مگر آنکه خود، معاملات را به یکدیگر متصل کنید و از شکستهای پیشین درس نگیرید. پذیرش آنکه زیانها، واقعیتی در مسیر هر معامله گر موفقی است، به شما در این روند کمک خواهد کرد.
به خودآگاهی کمک میکند
همه ما میدانیم معاملهگری شغل دشوار و پراسترسی است و تا زمانی که اضطراب آن را مدیریت نکنیم، با مشکلات مواجه خواهیم شد. راز موفقیت معاملهگران ماهر نیز پول، تجهیزات و دسترسی به آموزشهای حرفهای نیست. کمی کاوش در تجربیات آنها ثابت میکند که راز موفقیت، در درون آنها نهفته است.
نحوه برخورد ما، نشات گرفته از باورهای ماست که توسط ارزشهای ما شکل گرفتهاند. همه ما از منظر خود به دنیا نگاه میکنیم و برداشت منحصربهفردی از بازار داریم. تنها خودمان میدانیم چطور به بحرانها، زیانهای پیاپی یا موفقیتهای بزرگ در معاملات بازخورد نشان میدهیم. در واقع، نگرش ما نسبت به پول، هیجان، مقاومت در شرایط سخت و ... تنها وابسته به نگرش خودمان است. بنابراین، هیچ فردی نمیتواند به کنترل احساسات و مدیریت شرایط ما کمک کند؛ مگر خودمان.
موفقیت و عدمموفقیت در بازار را از نو تعریف میکند
روانشناسی معاملهگری، تعریف موفقیت و عدمموفقیت در معاملات را تغییر میدهد. هدف همه ما از انجام معاملات، رسیدن به سود است؛ بنابراین، زیان و شکست، جایی در نمای کلی که ما از شغل معاملهگری در ذهن خود ساختهایم، ندارد.
در حالی که اگر بدانید زیان بخشی از معاملهگری است و تنها باید روی کاهش تعداد آن متمرکز شویم، به موفقیت میرسید. این دقیقاً همان کاری است که روانشناسی معامله گری انجام میدهد.
معاملهگران زیانده معمولاً انتظار دارند در هر معامله به سود برسند یا سود کسب شده در هر معامله، بسیار بالا باشد. در حالی که موفقیت، باید در چشمانداز بلندمدت یک معاملهگر دیده شود.
بیشتر معاملهگران زیانده روی سودآوری تمرکز میکنند. در حالی که حفظ سرمایه اصلی از سودآوری در هریک از معاملات مهمتر است. اگر به معاملهگری به چشم یک شغل نگاه کنید، یعنی رویکرد بلندمدتی به آن داشته باشید، بعد از هر زیان، حرفه معاملهگری را کنار نخواهید گذاشت؛ بلکه تلاش میکنید از آن درس بگیرید تا با کاهش تعداد زیانهای خود، در معاملات آتی، به موفقیت برسید. راز موفقیت، در ماندن در معاملات نهفته است.
سخن پایانی
مهارت روانشناسی معامله گری با تحتالشعاع قرار دادن جنبههای مختلفی از زندگی فردی و حرفهای یک معاملهگر، از آرامش روانی گرفته تا نحوه عملکرد او در این حرفه، به معاملهگر کمک میکند تا نقاط ضعف را شناسایی کرده و درصدد بهبود آنها برآید. همچنین با تقویت نقاط قوت، به بهینهسازی و بهرهوری حداکثری از آنها کمک میکند.
درواقع، این مهارت است که به مدیریت احساسات قبل، حین و بعد از معاملهگری کمک کرده، دید واضحتری از بازار و تحلیلهای نادرست به معاملهگر داده و امکان ارتقا، پیشرفت و در نهایت موفقیت را برای او فراهم میآورد و اهمیت روانشناسی معامله گری اینجاست که مشخص میشود.