در حالی که جورجیا ملونی، نخستوزیر ایتالیا در حال آماده شدن برای سفر پرمخاطره خود به واشنگتن است، شکاف گستردهتری در جبهه متحد اتحادیه اروپا در برابر موج تازهای از حمایتگرایی ایالات متحده در حال ظهور است. در شرایطی که رهبران اروپایی خود را برای دور دیگری از تعرفه ها و تقابل اقتصادی آماده می کنند، جورجیا ملونی، یک پوپولیست دست راستی که مواضع فرهنگی و ایدئولوژیک او اغلب با مواضع ترامپ همخوانی دارد، به نظر می رسد مسیر مستقل خود را ترسیم می کند: مسیری که منافع ایتالیا را بر انسجام اتحادیه اروپا اولویت می دهد.
سفر ملونی حول محور درخواست معافیت برای صادرات ایتالیا، به ویژه در زمینه تولید و کالاهای لوکس است که در برابر دور جدید تعرفه ها آسیب پذیر هستند. نظر به وجود مازاد تجاری مثبت 39 میلیارد یورویی ایتالیا با آمریکا (که دربرگیرنده صادرات ماشینآلات، کالاهای لوکس و شراب است)، ملونی علاقه خاصی به کاهش سیاستهای تعرفهای تهاجمی ترامپ دارد.
شگرد دیپلماتیک منعطف و آشتی جویانه ملونی مشهود است: او این تعرفهها را «اشتباه» میخواند، اما از تشدید تنشها اجتناب کرده، و مذاکره را به تلافی ترجیح میدهد. در حالی که چنین اقدامی ممکن است در خدمت منافع اقتصادی کوتاه مدت ایتالیا باشد، خطر تضعیف موقعیت گسترده تر مذاکره اروپا را به همراه دارد. ملونی با تعامل دوجانبه با تیم ترامپ، تمایل خود را برای خروج از اجماع اتحادیه اروپا به نفع دیپلماسی مستقیم نشان می دهد - رویکردی که توانایی بلوک متحد اروپایی را برای ارائه یک پاسخ واحد به فشار اقتصادی آمریکا تهدید می کند.
از نظر ایدئولوژیک، ملونی و ترامپ یک جهان بینی ملی گرایانه و ضد مهاجرت مشترک دارند. هر دو رهبر نسبت به نهادهای جهانی بدبین هستند، ارزش های سنتی را گرامی می دارند و از نارضایتی های فرهنگی برای جمع آوری پایگاه های خود سوء استفاده می کنند. این همسویی ممکن است استقبال گرم تری از او در واشنگتن به همراه داشته باشد، اما این موضوع همچنین یک خط گسل عمیق تری را در اتحادیه اروپا نشان می دهد: شکاف بین رهبرانی که به دنبال حفظ اهرم اقدام واحد دسته جمعی بلوک هستند و کسانی مانند ملونی که معتقدند منافع ملی باید بر وفاداری فراملی غلبه کند.
نکته اما اینجاست که قوام و پایداری اتحادیه اروپا مدتهاست که بر وحدت اقتصادی آن استوار بوده و بازار واحد اروپایی بهعنوان چسبی ملتهای مختلف را پیوند داده است. اکنون اما با تعرفه های ترامپ و نتیجتاً با افزایش هزینه ها، مختل کردن زنجیره تامین و دامن زدن به نارضایتی در میان کشورهای عضو که از قبل نسبت به کنترل متمرکز بدبین هستند، این پایه و اساس در حال تهدید شدن جدی است کما اینکه از نظر تاریخی، فشار اقتصادی شکافهای سیاسی را تشدید کرده و این میتواند کشورها را وادار کند که قراردادهای دوجانبه را بر وفاداری به اتحادیه اروپا اولویت دهند. جنگ تجاری ترامپ ممکن است این واقعیت را به بوته آزمایش بگذارد که آیا وحدت رویه اقتصادی اتحادیه اروپا در هنگام تضاد منافع ملی یک افسانه است یا خیر.
این اولین باری نیست که وحدت اروپا مورد آزمایش قرار می گیرد. از برگزیت گرفته تا کارزاهای یکسویه ویکتور اوربان مجارستانی، اتحادیه اروپا با چالش های درونی مقابله کرده است. با این حال، مانور ملونی متمایز است – این مانور نه تنها اقتدار بروکسل را رد میکند، بلکه به طور فعال در زمین تاکتیکهای تفرقه بینداز و حکومت کن آمریکا نیز بازی میکند. در حالی که ایتالیا ممکن است برنده یک معافیت موقت شود، هزینه بلندمدت این اقدام می تواند صدای ضعیفتر اتحادیه اروپا در صحنه جهانی باشد. ملونی ممکن است با برخی امتیازات از واشنگتن دور شود. اما با شکستن موضع مشترک اروپا، او خطر تجارت قدرت پایدار قارهای را برای منافع ملی کوتاهمدت به خطر میاندازد - قماری با پیامدهای نامشخص در عصر تشدید تنشهای تجاری جهانی.