خانه > بلاگ > اهمیت تیپ شخصیتی در انتخاب استایل معامله گری
زمان مطالعه:
10 دقیقه
تاریخ ایجاد:
۲ سال پیش
اهمیت تیپ شخصیتی در انتخاب استایل معامله گری
انتخاب استایل معامله گری متناسب با تیپ شخصیتی
یکی از اقداماتی که معاملهگر میتواند برای یادگیری روانشناسی معامله گری انجام دهد؛ شناسایی، درک و ارزیابی صادقانه و بدون جهتگیری ویژگیهای شخصیتی و احساسات خویش است. در این صورت معاملهگر میتواند نحوه تسلط بر احساسات خود را یاد گرفته و بهتر تصمیمگیری نماید.
معمولا معاملهگران اینطور میاندیشند که باید عملکرد آنها با آن تصویر ذهنی که از خودشان دارند مطابقت داشته باشد در حالی که باید این
شناخت خود از طریق مفهوم شخصیت
بهلحاظ مفهمومی، شخصیت یک معاملهگر یعنی تمام صفات، ویژگیها، عادتها و خصوصیات عجیبغریبی که او را از سایر معاملهگرها جدا میکند.
اما از منظر روانشناسی تعریف شخصیت پیچیدهتر است.
الگوی منسجمی از عواطف(Affects) ؛ شناخت(Cognition) ؛ تمایلات(Desires) و اهدافی که منجر به شکلگیری رفتار میشود را شخصیت مینامند.
مشهورترین و معتبرترین مدل شخصیت که امروزه موردتوجه و توافق بسیاری از روانشناسان قرار دارد، مدل پنج عاملی شخصیت (FFM-five factor model) است که خود زیرمجموعه نظریه شخصیتشناسی صفاتی (Trait Theories) است.
این مدل درباره این پرسش است:
(چه کسی هستی؟) - پرسش ساده است اما پاسخ چندان ساده نیست!
بر اساس این مدل تفاوت انسانها بر پایه پنج ویژگی توصیف میشود که عبارتند از :
1- برونگرایی (Extraversion)
2- گشودگی به تجارب جدید (Openness to experience)
3- وظیفهشناسی (Conscientiousness)
4- توافقپذیری (Agreeableness)
5- روان رنجوری (Neuroticism)
در این مدل، طبقه بزرگی که تمام صفات مشابه شخصیتی را در بر میگیرد، عامل (factor) نام دارد.
بهعنوان مثال:
فرد دارای عامل برونگرایی زیاد، صفاتی چون پرهیجانی، پرحرفی، قاطعیت و ... دارد و فرد دارای عامل برونگرایی کم، ویژگیهایی همچون صرف انرژی با حضور در جمع، کمحرفی، جدیت و ... دارد.
عامل توافقپذیری بالا، شامل صفاتی از جمله بخشندگی، خوشمشربی و مهربانی است و عامل توافقپذیری کم، شامل صفاتی از جمله پرخاشگری و خلق تند است.
معاملهگر با مطالعه این مدل و تعیین عاملهای زیاد و کم میتواند شخصیت خود را بهتر بشناسد.
استایل معامله گری چیست؟
از جمله مشکلات مهم معاملهگران را میتوان به عدمتطابق استایل معاملاتی انتخابی با روحیه او اشاره کرد. در واقع اجرای متد و استایلهای مختلف معاملهگری در صورتی که با روحیه معاملهگر مطابق نباشد، معاملهگری شخص را با مشکلاتی روبهرو میکند که در نهایت منجر به ناامیدی معاملهگر از موفقیت در این حرفه میشود. در روانشناسی معاملهگری، معاملهگر با شناخت ویژگیهای اخلاقی و خصوصیات شخصیتی خود، به انتخاب و یا طراحی استایل معاملهگری شخصی خود می پردازد. آنگاه که فعالیت روزانه معاملهگر با خصوصیات احساسی و نقاط قوت و ضعف شخصیتی او همخوانی داشته باشد، فرآیند معاملهگری کمتر یک فعالیت استرسزا و پر از چالشهای روحی و روانی خواهد بود.
پس معاملهگران میتوانند با توجه به نوع شخصیت، ویژگیهای اخلاقی و روحیه ذاتی خود، تعیین کنند که چه نوع استایل معاملاتی داشته باشند. اهمیت تیپ شخصیتی در انتخاب استایل معامله گری بسیار بالاست.
استفاده از مدل پنج عاملی شخصیت (FFM-five factor model) برای شناخت شخصیت و نیز پاسخ به پرسشهایی نظیر ذیل به معاملهگر کمک میکند تا مناسبترین استایل معاملهگری را برای خود برگزیند.
• آیا شما شخصیتی جزئیات-گرا دارید و از مدیریت جزئیات یک فرآیند لذت میبرید؟ یا اینکه ترجیح میدهید بر تصویر و چرخه بزرگتر تمرکز کنید؟
• آیا شما باید طبق نقشهای دقیق و از پیش برنامهریزی شده حرکت کنید؟ یا به داشتن خلاقیت در طی کردن مسیر اعتقاد دارید؟
• آیا شما مطیع قوانین هستید یا به قضاوتهای شخصی خود در مواجهه با موقعیتها متکی میشوید؟
• آیا شما برای گرفتن تصمیمات خود به تاییدها و استدلالهای زیادی نیاز دارید؟ یا از طریق یک یا چند تایید ساده و ادغام آن با حس ششم خود به نتیجه میرسید؟
• آیا گرفتن تصمیمات حیاتی در لحظه و یا در بازه زمانی کوتاه شما را مضطرب میکند و آرامش را از عملکرد شما سلب میکند؟ یا اینکه انتظار کشیدن و صبور بودن برای اتخاذ تصمیماتی کاملتر برای شما خسته کننده و فرسایشی است؟
• آیا شما رویکردی مکانیکی و صفر و یک به بازار دارید یا ترجیح میدهید دستتان در انتخابها و تصمیمگیریها باز باشد؟
• و...
4 رویکرد برای طراحی استایل معاملهگری
1. انتخاب سبک معاملهگری شخصی
هرمعاملهگری میتواند با توجه به ظرفیتها و ویژگیهای خود سبکها، ابزار تکنیکالی و یا فاندامنتالی مناسب خود را برگزیند. لازم به ذکر است حتی اگر سبک معاملهگری که معاملهگر برای خود برگزیده است یک سبک تستشده و متداول در بازار باشد، باید رابطه احساسی و شخصیتی او با آن سبک معاملهگری، موردآزمایش قرار گیرد تا با ویژگیهای منحصربهفرد وی تا حد امکان شخصیسازی شود.
2. انتخاب بازه زمانی (تایمفریم) معاملهگری
ویژگیهای فردی و رویکردهای شخصیتی هر معاملهگر بیشترین سهم را در انتخاب تایمفریم معاملهگری او دارد. صبور یا عجول بودن، ریسکگریز و یا ریسکپذیر بودن، اهمیت دادن به فاکتورهای فاندامنتالی و یا صرفا اتکا به حرکات خام قیمتی و ... از جمله ویژگیهایی هستند که در انتخاب چرخه زمانی مناسب برای هر معاملهگر تاثیرگذار خواهند بود.
از نظر تئوری، بهدلیل فرکتالی بودن بازار (وجود الگوهای تودرتوی تکرارشونده در چرخههای زمانی مختلف بازار)، هر سبک معاملهگری در هر تایمفریمی قابلاجرا است؛ پس انتخاب تایمفریم مناسب برای هر شخص کاملا به روحیات و ویژگیهای احساسی او بازمیگردد.
3. مدیریت احساسات در فعالیت معاملهگری
هر شخص با توجه به نقاط ضعف و قوت احساسی و شخصیتی خود، قوانینی را در طی زمان برای برنامههای معاملاتی خود وضع میکند تا بر اجرای دقیقتر پلن معاملهگری و استقلال تصمیمات و واکنشهای او در حرکات بازار، بر نوسانات احساسی خود نظارت نماید. لازم به ذکر است که تمام ویژگیهای شخصیتی ما قطعی، پایدار و غیرقابلتغییر نبوده و گاهی یک ویژگی شخصیتی که بهعنوان نقطه ضعف معاملهگری ما شناخته شدهاست، میتواند از مسیر توسعه فردی، استفاده از تکنیک تجسم و روشهای تغییر عادات رفتاری، با یک ویژگی بهینهتر جایگزین شود. در این حوزه، به دست آوردن شناختی کامل و صادقانه نسبت به روحیات و ویژگیهای احساسی خود و همچنین شناخت ماشهها یا فعالکنندههای آن احساسات، میتواند در کنترل و یا پرهیز از بروز افراطی آنها بسیار تاثیرگذار باشد.
4. مدیریت سرمایه
مشخصا تیپ شخصیتی هرکس میتواند در نحوه مدیریت ریسک و مدیریت معاملات او تاثیرگذار باشد. آنچه در عمل موجب آرامش و ثبات در روند کنترل احساسات معاملهگر میشود، آسودگی خیال از میزان ضرری است که هر تصمیم یا بهبیان صحیحتر هر معامله، میتواند به حساب معاملاتی شخص وارد کند.
معاملهگر با طراحی یک سیستم مدیریت ریسک که با شخصیت، خواستهها و توقعات او سازگاری داشته و همچنین رعایت بیرحمانه آن در طول فرآیند معاملهگری، احساس آراش و اعتمادبهنفس را به خود هدیه داده و میتواند از اضطراب و ترس از شکستهای جبران ناپذیر دوری کند.
بخاطر داشته باشید که بازارهای مالی همچون آینهای در برابر ویژگیهای شخصیتی معاملهگر عمل میکنند. هر تصمیمی که معاملهگر در واکنش به حرکات قیمت اتخاذ میکند، برآیند مهارت، تجربیات و احساسات غریزی اوست. در نهایت حاصل این تصمیمات هرچه باشد، این نحوه برخورد و هضم احساسی شخص در پس نتیجه است که هر تصمیم و واکنشی از او را به پله ای برای بهبود عملکرد وی و یا سکویی برای سقوط به دره بیپایان سرزنشها و افسردگیها تبدیل میکند.